بیتردید، اساسیترین پایهی عبودیت و بندگی خداوند، تسلیم و تواضع در برابر حق است. در مقابل، هرگونه تعصب و لجاجت، سبب دوری از حق و محرومیت از سعادت ابدی میشود. این دو مفهوم، بهعنوان موانع اصلی هدایت، نقش تعیینکنندهای در سرنوشت معنوی انسان ایفا میکنند. تعصب به معنای وابستگی غیرمنطقی به باورها، سنتها یا اشخاص است؛ بهگونهای که فرد حاضر شود حقایق آشکار را به خاطر آن نادیده بگیرد. لجاجت نیز اصرار و پافشاری بر عقاید و رفتارهای نادرست، علیرغم حضور دلایل متقن و خردپسند است. ثمرهی شوم این دو ریشهی فاسد، تقلید کورکورانه از پیشینیان است که همچون سدی محکم، راه پیشرفت و تکامل فکری و روحی بشر را مسدود میسازد.
هنگامی که تاریخ انبیای بزرگ را واکاوی میکنیم و علل انحراف و گمراهی اقوام گذشته را مورد بررسی قرار میدهیم، به وضوح درمییابیم که این سه عامل شوم (تعصب، لجاجت و تقلید کورکورانه) نقش محوری در گمراهی آنان ایفا کردهاند. اینان به دلیل وابستگی افراطی به افکار و سنتهای خرافی و پافشاری غیرمنطقی بر آنها، چشم و گوش بسته به پیروی از نیاکان خود ادامه میدادند. در نتیجه، باورهای نادرست و بیاساس، نسل به نسل انتقال مییافت و ندای روحبخش و هدایتگر پیامبران الهی در میان هیاهوی جاهلانه و نعرههای متعصبانهی آنان محو میشد.