سلطان فلک

سلطان فلک به معنای سلطان آسمان و ستارگان است و به طور خاص به خورشید اشاره دارد. این اصطلاح در اشعار فارسی و در متون ادبی به کار می‌رود و به ویژگی‌های درخشان و مهم خورشید به عنوان منبع نور و زندگی اشاره دارد.

معنا و مفهوم: این عبارت به نوعی به تمجید از خورشید و ویژگی‌های برجسته‌اش می‌پردازد. «سلطان» در اینجا به معنای پادشاه و مقام عالی است که نشان‌دهنده قدرت و تسلط خورشید بر سایر اجرام آسمانی، به ویژه ستارگان و سیارات است.

کنایه از آفتاب عالمتاب: تعبیر «آفتاب عالمتاب» به معنای خورشید درخشان و روشن است که نور و گرما را به زمین می‌آورد و به زندگی انسان‌ها و سایر موجودات کمک می‌کند. در این زمینه، «سلطان فلک» به ویژگی‌های نیک و تأثیرگذار خورشید در زندگی اشاره دارد و به نوعی بر اهمیت آن در زندگی روزمره تأکید می‌کند.

لغت نامه دهخدا

سلطان فلک. [ س ُ ن ِ ف َ ل َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) به معنی سلطان اختران است که کنایه از آفتاب عالمتاب باشد. ( برهان ) ( رشیدی ).

فرهنگ فارسی

بمعنی سلطان اختران است که کنایه از آفتاب عالمتاب باشد.

جملاتی از کلمه سلطان فلک

ملک بخشی که ز سلطان فلک گیرد باج لقب اشرف او بر سر دین آمد تاج
دارم از اشک پیاده، ز دم سرد سوار در سلطان فلک زین دو حشر درگیرم
از بهر زر و سیم نه بل کز پی تشریف سلطان فلک بندهٔ زرین کله ماست
محراب جهان جمال رخسارهٔ تست سلطان فلک اسیر و بیچارهٔ تست
سلطان فلک گرم شد و گفت که خواجو بر ملک بقا زن علم از عالم فانی