لغت نامه دهخدا
( گلوی آسیا ) گلوی آسیا. [ گ ُ / گ َ ی ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) سوراخ وسط آسیا را گویند که دانه از آن راه ریزند تا آس گردد. ( برهان ) ( آنندراج ).
( گلوی آسیا ) گلوی آسیا. [ گ ُ / گ َ ی ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) سوراخ وسط آسیا را گویند که دانه از آن راه ریزند تا آس گردد. ( برهان ) ( آنندراج ).
( گلوی آسیا ) سوراخ وسط آسیا را گویند که دانه از آن راه ریزند تا آس گردد.
💡 بر ضعیفان بیشتر می آید از دوران شکست موج پندارد گلوی آسیا گرداب را
💡 در خوان منعمان به امید عطا مرو مانند دانه در گلوی آسیا مرو
💡 استخوانم توتیا خواهد شد از جور فلک در گلوی آسیا افتادهام چون دانهای
💡 کی خلاصی یابد از دوران دلم ای سیدا دانه من در گلوی آسیا افتاده است