کیسه کردن
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کیسه کردن
دهر بی مایه بزد کردن من معذور است کش وفا می نکند کیسه به ثمن ثمنم
الف. مولدهای ولتاژهای کم (حسگرها): حسگرهای تصادف خودرو برای فعال کردن کیسههای هوا، حذف تداخلهای صوتی (نوری)، حسگرها متوقفکننده خودروها، حسگرهای ضدضربه، مثلاً برای موتورها حسگرهای تعیین سطوح مایعات و غیره.
ور نداری نقداً اندر کیسه پول بوسه هم از تو توان کردن قبول
همانگونه که پدرش به او آموخته، دکستر همواره برای قتلهایش از اتاقهایی مخصوص (تحت عنوان "اتاق کشتار") که آنها را سرتاسر با پلاستیک میپوشاند استفاده میکند و پس از انجام کار با تکهتکه کردن اعضای بدن مقتول، اجزا را درون کیسههای پلاستیکی قرار میدهد و در گلف استریمِ اقیانوس اطلس رها میکند تا احتمال ردیابی و دستگیریش را به کمینه برساند.