کوتاه نظری

کوتاه‌نظری، به‌عنوان یک صفت انتزاعی، به حالت و کیفیتی اشاره دارد که در آن فرد نسبت به پیامدها و عواقب بلندمدت امور، تفکر و تأمل لازم را ندارد. این مفهوم در ادبیات فارسی با عبارت عدم تفکر نسبت به عواقب امور تعریف شده است که نشان‌دهنده رویکردی سطحی و فاقد دوراندیشی در تحلیل مسائل و اتخاذ تصمیم‌هاست. چنین رویکردی می‌تواند در حوزه‌های مختلف فردی و اجتماعی، منشأ بروز مشکلات و خطاهای راهبردی شود. در معنایی دیگر، این واژه به پدیده‌ی بخل و امساک تعبیر شده و با مفاهیمی همچون تنگ‌نظری هم‌معنی است. در این کاربرد، کوتاه‌نظری نشان‌دهنده‌ی ضعف در بزرگی روح و نداشتن وسعت دید در مواجهه با امور مادی و معنوی است. این معنای دوم، بر خصلتی نفسانی دلالت دارد که در آن، فرد به دلیل نداشتن دیدگاه وسیع، از بخشش و گذشت امتناع می‌ورزد. برای مطالعه و درک دقیق‌تر ابعاد این مفهوم، می‌توان به مدخل‌های کوتاه‌نظر و کوته‌نظر در فرهنگ‌های معتبر زبان فارسی مراجعه نمود. این منابع، تحلیل‌های جامع‌تری را درباره‌ی مصادیق و کاربردهای این واژه در متون کهن و معاصر ارائه می‌دهند و به درک بهتر این خصیصه کمک خواهند کرد.

لغت نامه دهخدا

کوتاه نظری. [ن َ ظَ ] ( حامص مرکب ) عدم تفکر نسبت به عواقب امور. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کوتاه نظر و کوته نظر شود. || بخل. امساک. تنگ نظری. ( فرهنگ فارسی معین ). تنگ چشمی. نظرتنگی. اندک بینی. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ). و رجوع به کوتاه نظر و کوته نظر شود.

فرهنگ فارسی

۱ - عدم تفکر نسبت بعواقب امور. ۲ - غفلت غافلی. ۳ - بخل امساک تنگ نظری