پیشه گاه

لغت نامه دهخدا

پیشه گاه. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان گسکرات بخش صومعه سرا شهرستان فومن. واقع در 23 هزارگزی شمال باختر صومعه سرا و 11 هزارگزی شمال طاهر گوراب و 3 هزارگزی خاور شوسه صومعه سرا به سیدشرفشاه. جلگه، معتدل، مرطوب،دارای 263 تن سکنه. آب آنجا از رودخانه شاندرمن. محصول آنجا برنج و لبنیات. شغل اهالی آن زراعت و مکاری راه آنجا مالروست و بوسیله قایق به قراء کنار بندر انزلی میتوان رفت. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان گسراک بخش صومعه سرا شهرستان فومن

جمله سازی با پیشه گاه

گاهم اندوه دوستان پیشه گاهی از دشمنان در اندیشه
اگر ادب را نیارستی، سکوت پیشه کن. هر گاه دو امر بر تو مشتبه شود، آن را که از هوای نفس تو دورتر است بگزین.
صبر کن تا زمانه خو نشوی پیشه کن گاه گاه نیکیکی