هیچ زا

فرهنگستان زبان و ادب

{nullipara} [علوم سلامت] زنی که تا به حال زایمانی نداشته است

جمله سازی با هیچ زا

ندارد هیچ کس بیش از دو کس یاد که کس جان داد جز مجنون و فرهاد
بیار باده بگو باد برد عالم را که پیش همت اهلی است هردو عالم هیچ
رخی که هست به گردش کمند لاله و گل به هیچ حال ز باغ ارم نباشد کم
دردا که هیچ در دل سختت اثر نکرد اشک روان و آه دل دردناک ما
چنین گفت او که این شخصی که خفتست ندارد هیچ، ازان کارش نهفست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اعتلا
اعتلا
میسترس
میسترس
ارین
ارین
میلف
میلف