نیک گمان

لغت نامه دهخدا

نیک گمان. [گ ُ ] ( ص مرکب ) دارای حسن ظن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) داری حسن ظن.

جمله سازی با نیک گمان

کسی که بر تو گمان نیک برد، گمانش را (با کار خویش) تصدیق کن. اگر حیوانات همی دانستند که با آن ها چه کنند، فربه نشوند.
نگه کرد شاه اندرو یک زمان نبودش بدو جز به نیکی گمان