می بارگی

فرهنگستان زبان و ادب

{alcoholism} [پزشکی] نشانگان ناشی از وابستگی جسمی مزمن به الکل، آن چنان که محرومیت ناگهانی از آن سبب رعشه و اضطراب و توهم و هذیان شود

جمله سازی با می بارگی

خواجه می راند بارگی به شتاب چون فرشته که راند ابر خوشاب
چو گفت این ترنم به آواز نرم سوی همرهان بارگی کرد گرم
چو عزمش کرد زین بر بارگی تنگ به ملک جاودانی داشت آهنگ
چون روی به دیوان نهد از بارگه خویش بر بارگی ابرش و بر مرکب ادهم
دلش گرچه از بارگی داشت داغ ولیکن ز دشت اندر آمد به باغ