قلعه رش

لغت نامه دهخدا

قلعه رش. [ ق َ ع َ رَ ] ( اِخ )دهی است از دهستان شپیران بخش سلماس شهرستان خوی، واقع در 55هزارگزی جنوب باختری سلماس. موقع جغرافیایی آن دره و سردسیری است. سکنه آن 258 تن است. آب آن از چشمه و رود زولا و محصول آن غلات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است.راه ارابه رو دارد. در دو محل بفاصله یک هزار گز به نام قلعه رش بالا و پائین مشهور است. سکنه قلعه رش بالا 73 تن می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قلعه رش. [ ق َ ع َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 58هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 10هزارگزی جنوب خاوری شوسه خانه به نقده. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل سالم است. سکنه آن 230 تن،آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان پیران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در ۵۸ هزار گزی جنوب باختری مهاباد و ۱٠ هزار گزی جنوب خاوری شوسه خانه نقده. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل سالم است.

جمله سازی با قلعه رش

قلعه دل را حصاری دان حصین اندر آن شهزاده ی مسند نشین
بده انصاف آنچه می بینی من بگفتم تو را به قلعه نای
از آن قلعه بردشت کین تاختند علم از رگ گردن افراختند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
کس خل
کس خل
باوانم
باوانم
فال امروز
فال امروز