لغت نامه دهخدا
غلام ابن الابواری. [ غ ُ م ِ اِنُل ْ اَب ْ ] ( اِخ ) صیرفی. صاحب اخبارالراضی داستانی از او آورده است. رجوع به اخبار الراضی ص 276 شود.
غلام ابن الابواری. [ غ ُ م ِ اِنُل ْ اَب ْ ] ( اِخ ) صیرفی. صاحب اخبارالراضی داستانی از او آورده است. رجوع به اخبار الراضی ص 276 شود.
💡 498- قنبر غلام على (ع ) ابوالشعثا غلام ابن معمر بود كه على (عليه السلام ) او را قنبر ناميد و غلا حضرت شد،وقتى قنبر را نزد حجاج يوسف ثقفى آوردند از او پرسيدند: تو در خدمت على (عليهالسلام ) چه مى كردى ؟ گفت: آب وضويش را حاضر مى كردم. پرسيد: على (عليهالسلام ) چه مى گفت ؟
💡 ابوالشعثا غلام ابن معمر بود كه على (عليه السلام ) او را قنبر ناميد و غلا حضرت شد،وقتى قنبر را نزد حجاج يوسف ثقفى آوردند از او پرسيدند: تو در خدمت على (عليهالسلام ) چه مى كردى ؟ گفت: آب وضويش را حاضر مى كردم. پرسيد: على (عليهالسلام ) چه مى گفت ؟
💡 این غلام ابن غلام ابن غلام حریت اندیشهٔ او را حرام
💡 5 - و بالاخره... سياهان - كه عرب نبودند - به يارى ((ابن حنفيه ))برخاسته و عليه((ابن زبير)) قيام كردند ((رباح )) غلام ابن عمر در ميان آنها بود چون ابن عمرمتعجبانه علت و سبب شركت او در شورش را از او پرسيد رباح بدو گفت: ((به خداسوگند! قيام كرديم تا شما را از باطلتان به سوى حق خود بازگردانيم...))(327)