شیشه جانی

لغت نامه دهخدا

شیشه جانی. [ شی ش َ / ش ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و صفت شیشه جان. نازک مزاجی. ( یادداشت مؤلف ):
سالم از سنگلاخ تن یک بار
با همه شیشه جانی آمده ام.صائب تبریزی ( از آنندراج ).از کمان نرم بر من زور چندین می رود
شیشه جانیهای من دارد شلائین دست را.صائب تبریزی ( از آنندراج ).رجوع به شیشه جان شود.

فرهنگ فارسی

حالت و صفت شیشه جان نازک مزاجی

جمله سازی با شیشه جانی

💡 می زند از سخت جانی این زمان پهلو به سنگ داشت از نازکدلی گر شیشه بارآیینه ام

💡 در پاسخ به ترور مشاور سفارت آلمان، در ۹ نوامبر ۱۹۳۸، پوگروم انتقام‌جویانه‌ای توسط نیروهای پلیس سیاسی علیه یهودیان برلین برگزار شد و برای اولین بار، یهودیان آلمان با خشونت و خطر جانی مواجه شدند. در طول پوگروم، شورشیان به خانه‌های یهودیان حمله کردند، هزاران یهودی را کتک زدند، حداقل ۹۱ یهودی را کشتند، صدها کنیسه، مدرسه و فروشگاه را به آتش کشیدند، حدود ۷,۵۰۰ مغازه را تخریب کردند و ۳۰,۰۰۰ یهودی را در اردوگاه‌های کار اجباری بازداشت کردند. این پوگروم به «شب بلورین» معروف شد، به خاطر تکه‌های شیشه‌ای پراکنده از پنجره‌های ویترین فروشگاه‌های یهودیان.