شیر اب

شیر اب

شیرآب که به صورت ترکیب اضافی شیرِ آب نیز به کار می‌رود، به طور کلی به وسیله‌ای اطلاق می‌شود که جریان آب را کنترل و هدایت می‌کند. این ابزار شامل شیری است که با باز و بسته شدن، امکان خروج آب را فراهم می‌آورد. همچنین، این اصطلاح می‌تواند به شیرابه (مایعی که از مواد غذایی یا گیاهان خارج می‌شود) نیز اشاره داشته باشد، هرچند کاربرد اصلی آن به شیر و لوله‌ای مربوط است که آب از آن جاری می‌شود. در برخی متون، این واژه به عنوان مترادفی برای شیر به تنهایی نیز به کار رفته است.

در حوزه تخصصی صنف رختشویان، اصطلاح شیرآب معنای متفاوتی به خود می‌گیرد و به فرآیندی اطلاق می‌گردد که در آن از آب به میزان کم استفاده می‌شود. این عمل زمانی صورت می‌پذیرد که لباسی پس از شستشو با صابون یا مواد شوینده، نیاز به آبکشی نهایی دارد. به این ترتیب، شیرآب دادن به معنای ریختن مقدار اندکی آب بر روی لباس یا شستن آن در مقدار کمی آب برای زدودن باقی‌مانده مواد شوینده است. این فرآیند، که به آب کشیدن نیز معروف است، مرحله‌ای حیاتی در حصول اطمینان از پاکیزگی کامل البسه محسوب می‌شود.

لغت نامه دهخدا

( شیرآب ) شیرآب. ( اِ مرکب ) شیرِ آب. شیر. شیرابه. شیر و لوله ای که آب از آن جریان یابد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شیر شود. || در اصطلاح رختشویان، آب کم: شیرآب یا شیرآبه دادن به جامه ای که قبلاًآنرا با صابون شسته اند؛ کمی آب بر آن ریختن، یا در کمی آب بار دیگر شستن. آب کشیدن. ( یادداشت مؤلف ).

جمله سازی با شیر اب

ز خنده اش جگر شیر آب می گردد که را تحمل تیغ آزمایی سخن است؟
بخت تو کز پنجه شیر آب خورد جرعه او غنچه سیراب خورد
آهوی جان شکار دو چشمت به گاه خشم از یک نگاه تند دل شیر آب‌کن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند