لغت نامه دهخدا
شکم پیچ. [ ش ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) بهم پیچیدگی روده ها و پیچش روده. || ذوسنطاریا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ذوسنطاریا و پیچاک شکم شود.
شکم پیچ. [ ش ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) بهم پیچیدگی روده ها و پیچش روده. || ذوسنطاریا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ذوسنطاریا و پیچاک شکم شود.
بهم پیچیدگی روده ها و پیچش روده یا زوسنطاریا.
💡 از ویژگیهای مهم کالبدشناسی حلزونها فرایندی به نام تابیدگیtorsion است که در زمان رشد آنها روی میدهد. در این فرایند، تودهٔ امعا و احشای آنها به هنگام رشد، ۱۸۰ درجه به یک طرف میچرخد، بهطوریکه مقعد جانور کمابیش در بالای سر آنها قرار میگیرد. این فرایند با روند پیچخوردگی صدف حلزون تفاوت دارد و این دو پدیدههایی جداگانه هستند. تابیدگی در همهٔ شکمپایان دیده میشود، اما شکمپایان پشتآبشش opisthobranch در درجات مختلف مقداری واتابیدگی ثانویه از خود نشان میدهند.
💡 وین شکم بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ