شرایط شاهد

در نظام حقوقی، اعتبار شهادت به طور مستقیم به صلاحیت و شرایط شاهد بستگی دارد. یکی از اساسی‌ترین این شروط، عدالت شاهد است. شاهدی که به دروغ‌گویی یا فسق و تباهی شهرت دارد، از اعتبار ساقط بوده و شهادت او پذیرفته نمی‌شود. این اصل، مورد اجماع فقها در تمامی مکاتب اسلامی است و مستندات آن هم از آیات شریفه قرآن کریم و هم از روایات متواتر به دست می‌آید. عدالت، تضمین‌کننده صداقت و امانت‌داری شاهد در ادای گواهی است و عدم احراز آن، اعتبار شهادت را زیر سؤال می‌برد.

شهادت اطفال و استثنائات آن

در مورد شهادت اطفال، اتفاق نظر فقها بر این است که شهادت کودک غیرممیز (کسی که صلاح تشخیص خیر و شر را ندارد) فاقد ارزش قانونی است. همچنین، مشهور فقهای امامیه معتقدند شهادت طفل ممیز (کسی که تا حدی صلاح تشخیص دارد) تا پیش از رسیدن به سن بلوغ و رشد نیز پذیرفته نمی‌شود. با این حال، یک استثنای مهم در این زمینه وجود دارد و آن، شهادت کودکان در خصوص قتل است. در این موارد، اولین سخن و قول کودک، حتی اگر در خصوص جزئیات تناقض داشته باشد، به عنوان مبنای پذیرش شهادت قرار می‌گیرد. این استثنا بر اساس روایاتی است که به صراحت به آن اشاره دارند. برخی از بزرگان در خصوص شمول این حکم به جرائم کمتر از قتل، مانند جراحات، تردید کرده‌اند، زیرا روایات موجود عمدتاً محدود به قتل نفس است و تعمیم آن بدون دلیل شرعی، محل اشکال است.

اختلاف نظر در پذیرش شهادت اطفال و سیره عملی

گرچه قدمای فقهای شیعه، مانند شیخ طوسی و سید مرتضی، در خصوص پذیرش شهادت کودکان در جراحات ادعای اجماع کرده‌اند، اما این اجماع با مخالفت برخی دیگر، از جمله فخر المحققین، مخدوش می‌شود. از آنجایی که روایات معتبری در خصوص پذیرش شهادت اطفال در مورد جراحات وجود ندارد، دلیلی برای تعمیم این حکم به جرائم خفیف‌تر وجود ندارد. سید مرتضی، پذیرش شهادت کودکان در جراحات را از مختصات فقه امامیه دانسته و دلیل آن را سیره عملی حضرت امیرالمؤمنین (ع) در دادرسی‌ها عنوان کرده است. وی به نقل قضیه‌ای اشاره می‌کند که در آن، سه کودک علیه دو کودک دیگر در خصوص غرق شدن طفلی شهادت داده‌اند و حضرت علی (ع) شهادت آنان را پذیرفته است. جالب اینجاست که با وجود نقل این قضیه که مربوط به قتل نفس است، ایشان فتوا را به مورد جراحات اختصاص داده‌اند. در نهایت، در پاسخ به چرایی محدودیت پذیرش شهادت صبیان تنها در موارد خاص و نه مانند سایر عدالت‌مندان در همه جا، ایشان بیان می‌دارند که پذیرش شهادت در یک مورد خاص به دلیل وجود مصلحت، مانعی ندارد و در سایر موارد، مشابه شهادت زنان، ممکن است پذیرفته نشود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شهادت وقتی دارای ارزش است که شاهد دارای شرایط خاصی باشد.
از شروط اعتبار شهادت عدالت شاهد است اگر شاهدی به دروغ و فسق مشهور است گواهی و شهادت او قبول نمی شود. اعتبار و شرط عدالت برای شاهد از امور اجماعی و اتفاقی میان عموم فقیهان مکاتب اسلامی است. و مستند آن هم آیات قرآن و هم روایات است.
← آیات شریفه
شهادت کودک غیر ممیز به اتفاق آرا بی ارزش است و به نظر مشهور فقهای امامیه شهادت ممیز نیز مادام که به حد رشد و بلوغ نرسیده ارزش ندارد. به حکم فوق یک استثنا وارد شده است و آن مورد شهادت کودکان بر قتل است که به مفاد اولین کلام آنان اتخاذ می گردد. یعنی چنانچه اول بار چیزی گفته و بعدا چیز دیگری، اولین قول آنان قبول می گردد. مستند این حکم استثنایی، روایاتی است که به این امر صراحت دارد. به نظر بعضی از بزرگان با توجه به استثنایی بودن حکم و این که همه روایات فقط در مورد قتل نفس است، شمول حکم به جراحات کمتر از آن، محل تردید است. و اگر چه قدمای شیعه، نظیر شیخ طوسی، سید مرتضی و ابن زهره ادعای اجماع در مساله نموده اند؛ ولی اجماع با مخالفت بعضی از جمله فخر المحققین مخدوش است و چون روایت معتبری نسبت به جراحات وارد نشده، دلیلی برای تعمیم حکم وجود ندارد. قابل ذکر است که سید مرتضی قبول شهادت کودکان را در جراحات، از مختصات امامیه شمرده و دلیل آن را سیره امیرالمؤمنین در دادرسی ها دانسته، وی سپس به نقل قضیه ای مبادرت می ورزد که همه راویان اعم از شیعه و غیر شیعه از آن حضرت روایت نموده اند. ولی جالب توجه این که روایت نقل شده در قضیه غرق شدن یک بچه در آب است که سه پسر بچه علیه دو بچه دیگر شهادت می دهند که آنان طفل را مغروق ساخته اند و آن حضرت شهادت آنان را پذیرفته است. و با وجود آن که قضیه نقل شده در قتل نفس است معلوم نیست که چرا ایشان فتوی را به مورد جراحات اختصاص داده اند و جالب تر آن که در آخر کلامشان در پاسخ این سؤال که چرا شهادت صبیان را، مانند سایر عدول در همه جا نمی پذیرید و فقط مختص به جراحات می دانید، می گویند مانعی ندارد که به خاطر ایجاب نمودن مصلحت در یک مورد بپذیریم و در سایر موارد پذیرفته نشود، همانند شهادت زنان. فتوای شیخ طوسی، شهید اول، نیز فقط مختص جراحات است و مورد قتل نفس را به کلی مطرح نکرده اند. شهید ثانی در شرح لمعه مسئلۀ جراحات را اتفاقی دانسته و اختلاف نظر را به مورد قتل نسبت داده است.تتبع انجام شده نشان می دهد که مساله از مختصات امامیه نمی باشد؛ زیرا مکاتب سه گانه مالکیان و شافعیان و حنبلیان فتوایشان همانند فتوای متن روضة البهیه است. (قال الشافعی و احمد و مالک تقبل شهادة الصبیان علیبعضهم اذا کانوا مجتمعین لامر مباح قبل ان یتفرقوا) شهید نیز به همین شرایط اشاره کرده است. بزرگانی از قضات قدیم نیز بر همین نظرند. از جمله عبدالله بن زبیر، عروة بن زبیر، عمر بن عبد العزیز، ابن ابی لیلی، زهری، مالک و ابو الزناد.
عقل
شهادت مجنون در حال جنون مورد قبول نیست. شهادت مجنون ادواری در حال افاقه چنانچه واجد سایر شرایط باشد پذیرفتنی است در این مورد دادگاه باید اطمینان حاصل نماید که مجنون کاملا دارای حضور ذهن است. این مساله میان فقهای اسلامی اتفاقی است، و سیره خردمندان نیز بر همین امر استوار است.
اسلام و ایمان
...
[ویکی فقه] شرایط شاهد (قواعد فقه). شهادت وقتی دارای ارزش است که شاهد دارای شرایط خاصی باشد.
از شروط اعتبار شهادت عدالت شاهد است اگر شاهدی به دروغ و فسق مشهور است گواهی و شهادت او قبول نمی شود. اعتبار و شرط عدالت برای شاهد از امور اجماعی و اتفاقی میان عموم فقیهان مکاتب اسلامی است. و مستند آن هم آیات قرآن و هم روایات است.
← آیات شریفه
شهادت کودک غیر ممیز به اتفاق آرا بی ارزش است و به نظر مشهور فقهای امامیه شهادت ممیز نیز مادام که به حد رشد و بلوغ نرسیده ارزش ندارد. به حکم فوق یک استثنا وارد شده است و آن مورد شهادت کودکان بر قتل است که به مفاد اولین کلام آنان اتخاذ می گردد. یعنی چنانچه اول بار چیزی گفته و بعدا چیز دیگری، اولین قول آنان قبول می گردد. مستند این حکم استثنایی، روایاتی است که به این امر صراحت دارد.
وسائل الشیعة، ج۱۸، ص۲۸۸، ح ۱، باب ۲۲ از ابواب شهادت، احادیث ۱/ ۲/ ۳/ ۵/ ۶.
شهادت مجنون در حال جنون مورد قبول نیست. شهادت مجنون ادواری در حال افاقه چنانچه واجد سایر شرایط باشد پذیرفتنی است در این مورد دادگاه باید اطمینان حاصل نماید که مجنون کاملا دارای حضور ذهن است. این مساله میان فقهای اسلامی اتفاقی است، و سیره خردمندان نیز بر همین امر استوار است.
شرح لمعه، ج۱، ص۲۹۱.
...

جمله سازی با شرایط شاهد

و شاهد بر اعتباری بودن ارزش آن‌ها این است که در شرایط سیاسی اجتماعی مختلف، مثل زمان جنگ و صلح، ثبات و تزلزل حکومت، ارزش آن‌ها دستخوش نوسان قرار می‌گیرد. بر این اساس باید گفت: مال از یک نظر به عینی و اعتباری تقسیم می‌گردد.