شاهزاده بانو

لغت نامه دهخدا

شاهزاده بانو. [ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) شاهزاده خانم. بانو که نسب بشاه برد:
ای شاهزاده بانوی ایران بهفت جد
اقلیم چارم از تو چو فردوس هشتم است.خاقانی.

فرهنگ فارسی

شاهزاده خانم بانو که نسبت بشاه برد

جمله سازی با شاهزاده بانو

دل شاه خون شد از شور فراق شاهزاده ز نوای بانوان حرم و فغان لیلی
او با پسرعموی خود شاهزاده سپهر شکوه در ۳۰ ژانویه ۱۶۷۳ ازدواج کرد. همسرش سومین پسر محمد داراشکوه و نادره بانو بیگم بود. در سال ۱۶۷۶ زبده پسری به نام شاهزاده علی تبر به دنیا آورد که فقط ۶ ماه زنده ماند.
شروان به عز شاه ز بغداد درگذشت تا شاهزاده صفوة دین بانوان اوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال اوراکل فال اوراکل فال انگلیسی فال انگلیسی فال چوب فال چوب