روی و وارو

لغت نامه دهخدا

روی و وارو. [ ی ُ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) زیر و رو. رو و وارو: دنیا هزار روی و وارو دارد. ( یاداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

زیر و رو. رو و وارو. دنیا هزار روی و وارو دارد.

جمله سازی با روی و وارو

ای مفتخر زمین از روی و رای تو چونان‌ که آسمان از ماه و مشتری
باتری های روی و هوا دارای برخی از خصوصیات سلول های سوختی و همچنین باتری ها هستند: روی سوخت است، می توان با تغییر جریان هوا میزان واکنش را کنترل کرد و خمیر روی / الکترولیت اکسید شده را می توان با خمیر تازه جایگزین کرد.
سقفهای مسی با طراحی مناسب، حرکات ناشی از تغییرات حرارتی را به حداقل می‌رساند. انبساط حرارتی کم مس، 40 درصد کمتر از روی و سرب، به جلوگیری از تخریب و شکست کمک می‌ کند.
ز خاکدان فنا هیچ آبروی مجوی کزین هوس تو به آتش روی و عمر به باد
دیدند ز روی و ابرویت خلق جهان یک غره مه که باشد او را دو هلال
گر دین حقیقت بپذیری شوی آزاد زان پس نبوی نیز سیه روی و بداختر