لغت نامه دهخدا
به عزت رسول رسالت پرست
در ایوان قیصر بصف برنشست.هاتفی ( از آنندراج ).
ما قومى بوديم نادان و بت پرست، از حرام اجتناب نمى كرديم و به كارهاى زشت روىمى آورديم، همسايگان را آزار مى داديم و ضعيفان محكوم زورمندان بودند و دائم در جنگ وخونريزى بوديم. تا كه يك نفر از ميان قوم كه صالح ترين و خوش سابقه ترين فرد ما بود، به فرمان الهى مبعوث به رسالت گرديد و عليه هر گونه ستم و تجاوزقيام نمود و ما را به توحيد و يكتاپرستى دعوت كرد و به راستى و درستى و تقوى ارشادمان فرمود...
در آغاز كار، بت پرستان، رسالت نوح را جدى نگرفتند و آنرا يك حادثه زود گذرتلقى كردند و تنها با بى اعتنائى و گاهى هم لبخند تمسخرآميز زدن از كنار آن گذشتند.