دل گرفتگی

لغت نامه دهخدا

دل گرفتگی. [ دِ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی دل گرفته. دل گرفته بودن. غصه. غم. هم. رجوع به دل گرفته و دل گرفتن شود.

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی دل گرفته.

جمله سازی با دل گرفتگی

جس، مادر و پرستار جدا شده، با دختر و پسر کوچکش اوون به خانه مزرعه قدیمی خود نقل مکان می‌کند. مدت کوتاهی پس از استقرار، اوون توسط سگ گاز گرفته می‌شود و در نتیجه یک عفونت مرموز ناشی از گاز گرفتگی ایجاد می‌شود.
تزریق به صورت یک عمل سرپایی انجام می‌شود و ممکن است کمی گرفتگی در حین تزریق احساس شود. اما زمان ریکاوری بعد از آن کوتاه است و تنها یکی دو روز استراحت کافی است و بعد از آن می‌توانید به راحتی به فعالیت‌های روزانه خود برگردید.
ممکن است از شیاف‌ها برای معالجه درد، تب، گرفتگی عضلانی، بواسیر و یبوست استفاده بشود. شیاف به دلیل سرعت و تأثیرگذاری سریع در افراد مسن به شدت استفاده می‌شود.
مصرف مکملهای روغن گل پامچال در زنان، علایم ناخوشایند مربوط به یائسگی، نظیر احساس گُر گرفتگی، را تسکین می‌دهد. چون روغن گل پامچال در تولید هورمون استروژن نقش دارد، به همین دلیل زنان مبتلا به سرطان سینه- که به هورمون استروژن مربوط می‌شود- باید از مصرف آن خودداری کرده، یا مقدار آن را محدود کنند. روغن دانه انگور فرنگی سیاه جانشین مناسبی برای این روغن به‌شمار می‌رود.
جانوران ولگرد احتمال قرار گرفتن در معرض بیماری‌های مشترک بین انسان و دام مانند هاری را افزایش می‌دهند. گاز گرفتگی گربه یا خراش جانوران ولگرد یا وحشی هشت برابر بیشتر از گاز گرفتن سگ است.
مصطفی معین وزیر علوم دولت خاتمی، در اینستاگرام خود نوشت که اولین ترور دانشمندان هسته‌ای ایران ۱۴ سال پیش «توسط عوامل موساد» صورت گرفت و ۲۶ دی ۸۵، اردشیر حسین‌پور، دانشمند هسته‌ای ایران، با «گاز رادیو اکتیو» ترور شد و در آن زمان «ترور» حسین‌پور «از سوی مقامات تکذیب شد تا سیستم اطلاعاتی زیر سؤال نرود» و علت مرگ او «گاز گرفتگی معمولی» اعلام شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال رابطه فال رابطه فال انگلیسی فال انگلیسی فال چوب فال چوب