چرا كه در اين دوران اختناق ظلم و خفقان سياه حاكم بر سرنوشت امت كه شب بيداد وتاريكى طغيان، تيره تر از هر وقت ديگر، همه جا را در كام خود گرفته و چشمه هاىنور را خشكانده است، انفجارى از نور لازم است تا بر (طور) انديشه ها تجلى كند و(موسى خواهان ) را بيدار سازد، بارقه اش دردل دشمن ترس ريزد و در دل دوست، اميد بيافريند، خفته ها را بيدار سازد و به هوش آردو شب را تا پشت دروازه هاى شهر بتاراند... قيام حسين (عليه السّلام )، فجرى است كهپايان سلطه سياه شب شوم كفر را كه در نقاب اسلام، رخ مى نماياند، اعلام مى كند،سپيده صبح مى دمد، سپيده آشنا، كه اين گروه شب زنده دار، بارهاقبل از فجر، بيدار بوده اند و دميدن (صبح ) را ديده اند.
پس از فوت عجیب گنجعلی خان، که او هنگامی که در قندهار شب بر پشت بام خفته بود از بام افتاده وفات یافت، علیمردان خان که پسر بزرگ و جانشین پدر محسوب میشد نخست پیکر پدر را از قندهار به مشهد برد و در آستانه حرم امام رضا، پایین پا، به وصیت پدر به خاک سپردو سپس لقب بابایی و حکومت کرمان را از شاه عباس دریافت نمود و به بابای ثانی معروف گردید.