لغت نامه دهخدا
حوصله داشتن. [ ح َ ص َ / ص ِ ل َ ت َ ] ( مص مرکب ) تحمل داشتن. رجوع به حوصله و ترکیبات آن شود.
حوصله داشتن. [ ح َ ص َ / ص ِ ل َ ت َ ] ( مص مرکب ) تحمل داشتن. رجوع به حوصله و ترکیبات آن شود.
(مصدر ) ۱ - تحمل داشتن بردباری کردن. ۲ - حال و فرصت انجام دادن کاری داشتن.
💡 طی کنم این نامه را گر نکنم چون کنم حوصله خامه نیست تاب رقم داشتن
💡 7- حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. (فيه خيرا كثير)