در روانپزشکی نیز نارسیسیسم افراطی، براساس خصیصههای روانی و شخصیتی در عشق بیش از اندازه به خود و خودشیفتگی بیحد و حصر شناسایی میشود و آن را نوعی اختلال روانی میدانند. فروید عقیده داشت که بسیاری از خصیصههای خودشیفتگی با بشر به دنیا میآیند و او نخستین کسی بود که خودشیفتگی را با روانکاوی توضیح داد. آندرو موریسون نیز ادعا کرد، در دوران بزرگسالی، میزان مفیدی از خودشیفتگی در افراد وجود دارد یا به وجود میآید؛ که آنها را قادر میسازد تا در رابطه برقرار کردن با دیگران، فردیت خود را نیز در نظر بگیرند.
آموزههای اپیکور به فلسفه پزشکی وارد شد و پزشکی اپیکوریست به نام آسکلپیادس بیتونیایی، که برای نخستین بار آموزههای پزشکی یونان را به رم منتقل کرده بود، از آنها استفاده کرد. آسکلپیادس رفتاری دوستانه، دلسوزانه، خوشایند و بدون درد با بیماران داشت. وی طرفدار برخورد انسانی با اختلالات روانی بود؛ افراد مجنون را از حصر آزاد میکرد و آنها را با درمان طبیعی مانند رژیم و ماساژ تحت درمان قرار میداد. روشهای او بهشکل تعجببرانگیزی مدرن است؛ بنابراین آسکلپیادس یک پزشک پیشگام در رواندرمانی، فیزیوتراپی و پزشکی مولکولی محسوب میشود.