حسادت، به عنوان یک حالت عاطفی و روانی پیچیده، به معنای تمایل یا آرزوی داشتنِ داشتههای دیگران اعم از مواهب مادی، جایگاه اجتماعی، یا ویژگیهای ذاتی همراه با ناخشنودی از آن است که آن مزایا نصیب فرد دیگری شده باشد. این مفهوم در ادبیات فارسی با واژه حسد ورزیدن مترادف است و ریشه در نوعی مقایسهٔ اجتماعی دارد که فرد در آن، داراییها و موفقیتهای دیگری را معیار سنجش کاستیها و نقصهای خود قرار میدهد. حسادت، برخلاف غبطه که آرزوی داشتن همان نعمت بدون زوال آن از دیگری است، غالباً با نوعی خشم، رنجش، و گاهی تمایل به زوال نعمت از صاحب آن همراه است؛ لذا از نظر اخلاقی و اجتماعی، همواره نکوهش شده است.
از منظر روانشناختی، حسادت غالباً بر پایهای از احساس حقارت و ناامنی بنا نهاده میشود. فرد حسود، به جای تمرکز بر مسیر شخصی و تواناییهای بالقوه خود، انرژی ذهنی خود را صرف نظاره و تحلیل موفقیتهای غیرمستقیم میکند. این امر منجر به یک چرخهٔ معیوب میشود؛ هر موفقیت فرد مورد حسادت، تیری بر اعتماد به نفس فرد حسود شلیک میکند. پیامدهای رفتاری این عارضه میتواند از کنارهگیری اجتماعی و بدگویی پنهانی تا اعمال تخریبی مستقیم و تلاش برای تضعیف جایگاه فرد موفق متغیر باشد. در بسیاری از موارد، حسادت مانعی جدی در مسیر رشد و توسعه فردی محسوب میشود، زیرا توانایی فرد را برای جشن گرفتن موفقیتهای دیگران و همکاری سازنده سلب مینماید.