جوجه مشتی

لغت نامه دهخدا

جوجه مشتی. [ جو ج َ / ج ِ م َ ] ( اِ مرکب ) مشتی که هنوز سخت جوان است.. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

مشتی که هنوز سخت جوان است

جمله سازی با جوجه مشتی

💡 براساس کتاب‌های هری پاتر، ققنوس پرندهٔ سرخ رنگ باشکوهی به اندازه مختلف که می‌تواند تغییر دهد ولی در این‌جا اندازی قو است که منقار، چنگال و دم بسیار بلندش طلایی رنگ است. این پرنده در نوک قله‌های مرتفع لانه می‌سازد و در مصر، هندوستان و چین یافت می‌شود. عمر ققنوس بسیار طولانی است زیرا این پرنده از موهبت تولد دوباره برخوردار است، بدین ترتیب که در دوران پیری شعله‌ور شده و تبدیل به مشتی خاکستر می‌شود، آنگاه از خاکستر به شکل یک جوجه برمی‌خیزد و بار دیگر به زندگی خود ادامه می‌دهد. ققنوس موجودی آرام است و هیچ‌گاه به قتل و کشتار نپرداخته‌است. این پرنده از گیاهان تغذیه می‌کند. ققنوس نیز مانند پرپرک می‌تواند به اراده خود ناپدید و پدیدار شود. آواز ققنوس ماهیتی سحرآمیز دارد: به افراد پاکدل، جرئت و جسارت می‌بخشد و در دل افراد ناپاک ترس و وحشت ایجاد می‌کند. اشک ققنوس خاصیت درمانی قوی دارد.