جعفر پسر امام هادی

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] جعفر بن علی (۲۲۶ - ۲۷۱ ق)، معروف به جعفر کذّاب فرزند امام هادی (ع) و برادر امام حسن عسکری (ع). وی پس از شهادت برادرش ادعای امامت کرد و برای مدتی گروهی از شیعیان را به خود جلب کرد. پیروان او معتقد بودند امام حسن عسکری(ع) فرزندی نداشته و بعد از او برادرش امام خواهد بود. بنابر روایاتی، جعفر خود را جانشین امام هادی(ع) می دانست و در دوران حیات امام حسن عسکری(ع) دعوی امامت داشت. پیروان او را جعفریه نامیده اند.
جعفر فرزند امام هادی(ع) در ۲۲۶ به دنیا آمد. کنیه اش ابوعبداللّه، بود و به دلیل ادعای امامت پس از رحلت برادرش، امام حسن عسکری(ع)، و انکار وجود فرزندی برای ایشان به جعفر کذّاب ملقب شد. پیروان و فرزندانش وی را با لقب زَکی می شناختند. چون از اعقاب وی ۱۲۰ فرزند به وجود آمده، ابوکرَّین از القاب دیگر اوست. جعفر در سال ۲۷۱ درگذشت و در سامرا به خاک سپرده شد.

جمله سازی با جعفر پسر امام هادی

ماجرا این بود که پیش از مرگ ملکشاه، قرار بود که جعفر پسر خلیفه را در اصفهان به تخت خلافت نشانند، و مشخص بود که اگر این برنامه اجرا می‌گردید، قدرت روحانی خلیفه در مقام سلطنتی تجلی می‌یافت و این موضوع به حذف قدرت خلافت عباسی می‌انجامید.
دعوى امامت  چون امام جعفر صادق عليه السلام در گذشت، پسرش عبدالله بن جعفرى دعوى امامت كرد.و اين عبدالله پسر مهتر(186) بود و موسى بن جعفر پسر كهتر(187). موسى بنجعفر كوى (188) بكند و آتش برافروخت و نفط(189) در وى ريخت و عبدالله را گفت: اى برادر! اگر تو امامى دست در زير آتش كن. وى نتوانست. موسى بن جعفر عليهالسلام دست در آنجا كرد و آن آتش را به دست بسود(190).
و نيز بهترين و شريفترين شهيدان از ما است و آن بزرگوار حمزه عموى پدرت مى باشدو از ما است كسى كه خداوند متعال دو بال ملكوتى باو عطا فرموده است كه بوسيله آن دربهشت بهرجا خواهد در طيران است و آن بزرگوار جعفر پسر عموى پدرت مى باشد.
معتصم عباسى از حضرت جواد (ع ) دعوت كرد كه از مدينه به بغداد بيايد. امام جواد در ماهمحرم سال 220 هجرى به بغداد وارد شد. معتصم كه عموى امّالفضل زوجه حضرت جواد بود، با جعفر پسر ماءمون و امّالفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند.
چون امام جعفر صادق عليه السلام در گذشت، پسرش عبدالله بن جعفرى دعوى امامت كرد.و اين عبدالله پسر مهتر(186) بود و موسى بن جعفر پسر كهتر(187). موسى بنجعفر كوى (188) بكند و آتش برافروخت و نفط(189) در وى ريخت و عبدالله را گفت: اى برادر! اگر تو امامى دست در زير آتش كن. وى نتوانست. موسى بن جعفر عليهالسلام دست در آنجا كرد و آن آتش را به دست بسود(190).