تمتع گرفتن

لغت نامه دهخدا

تمتع گرفتن. [ ت َ م َت ْ ت ُ گ ِ رِ / رَ ت َ ] ( مص مرکب ) بهره و فایده گرفتن.( ناظم الاطباء ). تمتع یافتن. تمتع بردن:
نشد ز دولت بیدار رزق اهل سعادت
تمتعی که از آن چشم نیمخواب گرفت.صائب ( از آنندراج ).رجوع به تمتع و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

بهره و فایده گرفتن.

جمله سازی با تمتع گرفتن

عـادت كـردن و خو گرفتن به گناه در مراحل نهائى و خطرناكش چنين است كه ننگينترين وزشـتـتـريـن اعـمـال را حق خود مى شمارد و پاكترين تمتع و بهره گيرى جنسى را ناحق مىداند.
۳- بر دوش گرفتن عروس و نرسیدن پای او به زمین شاید بازمانده تمتع جنسی به زور باشد تا تداعی شود عروس با پای خود و با میل خود به حجله نرفته‌است.