بزرگ پستان

لغت نامه دهخدا

بزرگ پستان. [ ب ُ زُ پ ِ ] ( ص مرکب ) آنکه پستان بزرگ و کلان دارد. زن که پستان بزرگ دارد، و این نزد اروپائیان از حسن باشد برخلاف در ایران. ( یادداشت بخط دهخدا ): امراءة طرطبی؛ زن بزرگ پستان. شاة ضریعة؛ گوسفند بزرگ پستان. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آنکه پستان بزرگ و کن دارد زن که پستان بزرگ دارد.

جمله سازی با بزرگ پستان

مرحله دوم تانر: جوانه زدن پستان و برجستگی قابل مشاهده و قابل لمس بافت پستان، و پیدایش تعداد کمی موهای ضخیم در ناحیه تناسلی و روی لابیاهای بزرگ.
همه خردان بزرگ‌اندیشان همه پستان دراز آهنگان
خرد نشماری حق هم‌کاسگی را ای بزرگ شیر یک پستان، دو کودک را برادر می‌کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انبیا فال انبیا فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ