بر زبان نهادن

لغت نامه دهخدا

بر زبان نهادن. [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) بر زبان راندن. بر زبان جاری ساختن. گفتن. ( آنندراج ):
حرفی که از جفای تو دل بر زبان نهاد
جز دل دگر که گوش تواند بر آن نهاد.ثنایی ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بر زبان راندن بر زبان جاری ساختن.

جمله سازی با بر زبان نهادن

از ۲۲ کشور عربی، ۸ کشور بیش از یک زبان رسمی (علاوه بر عربی) دارند و ۱۹ کشور هم علاوه بر زبان‌های رسمی، زبان‌های مهم و پرگویش دیگری هم دارند. زبان مادری نیمی از جمعیت کشورهای عربی شمال آفریقا مانند مراکش و الجزایر زبان آمازیغی است و در قانون اساسی جدید این دو کشور زبان آمازیغی به عنوان زبان رسمی در کنار فرانسه و عربی به رسمیت شناخته شده‌است.

در اين آيات براى اينكه از تقليدهاى كوركورانه اهل كتاب از پيشينيانشان جلوگيرى كند اشاره به سرنوشت شوم آنها كرده و مى گويد: كافران از بنى اسرائيل بر زبان داود و عيسى بن مريم، لعن شدند

اگر تصمیم دارید تحلیل فاندامنتال را به خوبی انجام دهید یکی از لازمه های شما تسلط کافی بر زبان انگلیسی می باشد تا بتوانید مقالات و اخبار سایت بلومبرگ را به خوبی ترجمه کنید.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جنده یعنی چه؟
جنده یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز