انبرد

لغت نامه دهخدا

انبرد. [ اَم ْ ب َ رُ ]( اِ ) امرود. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به امرود شود.

جمله سازی با انبرد

-سورنا قادر به نظارت بر سنسورهای آنبرد خود و تقلید از حرکات انسان‌ها است
-سورنا قادر به نظارت بر سنسورهای آنبرد خود و تقلید از حرکات انسان‌ها است