اصطلاح «اسناد به کتب اربعه» در علوم حدیث و فقه شیعه دوازده امامی به معنای ثبت و پیوند دادن سلسلههای نقل حدیث یا مشیخات یک عالم به منابع اصلی و معتبر، به ویژه چهار کتاب مشهور شیعی (کتب اربعه) است. این کتب شامل الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و الاستبصار هستند و دانشمندان برای تأیید صحت و اعتبار روایات یا نشان دادن اتصال علمی خود به بزرگان پیشین، از این آثار بهره میبردند. به بیان ساده، اسناد به کتب اربعه به معنای ایجاد زنجیره مستند علمی و روایی از استاد تا مؤلفان این کتابها است تا اطمینان حاصل شود که علم و روایت به صورت صحیح منتقل شده است.
دانشمندان شیعه دوازده امامی برای حفظ این زنجیره علمی، کتابهای اثبات و مشیخات تألیف کردهاند که در آنها نام استادان، شاگردان و اساتید بزرگ ذکر شده و نشان داده میشود که هر فرد چه استادانی داشته و چگونه به منابع اصلی وصل میشود. یکی از مهمترین این آثار، کتاب خاتمة المستدرک اثر شیخ میرزا حسین نوری است که در سال ۱۳۲۰ ه. ق نگارش یافته و به دلیل جامعیت و تأخیر تألیف، کاملترین منبع در این زمینه به شمار میرود. این نوع کتابها نه تنها سند علمی افراد را مشخص میکنند، بلکه تشخص علمی و اخلاقی آنان را از طریق پیوند با بزرگان علم و روایت نشان میدهند.
یکی از نمونههای برجسته در این حوزه، شیخ آقا بزرگ تهرانی است که با تحصیل نزد استادان بزرگ همچون میرزا حسین نوری، شیخ محمد کاظم خراسانی و دیگر علما، هم خود را به منابع معتبر وصل کرده و هم با تأسیس کتابخانههای مهم و گردآوری مشیخات و اسناد، مسیر انتقال علم به نسلهای بعد را فراهم ساخته است. بنابراین، «اسناد به کتب اربعه» نه تنها یک عمل علمی برای تأیید روایت و دانش است، بلکه یک سنت فرهنگی و اخلاقی در میان علمای شیعه برای حفظ اعتبار علمی و اتصال به بزرگان پیشین به شمار میرود.