استخوان رنگ

استخوان‌رنگ که در برخی متون به صورت اُستُخُون‌رنگ نیز ضبط شده‌است، واژه‌ای مرکب و نامی برای یک پرنده است. این واژه در فرهنگ‌های معتبری همچون برهان، جهانگیری، مؤید الفضلاء و لسان‌الشعراء ثبت شده و به عنوان مرادفی برای استخوان‌رَند و استخوان‌ربا به کار رفته‌است. در منابع کهن، این واژه به پرنده‌ای به نام هُمای اشاره دارد که در باورهای اساطیری، نماد فرّه و سعادت به شمار می‌رود. کاربرد این واژه بیشتر در متون ادبی و تاریخی دیده می‌شود و نشان‌دهندهٔ پیوند عمیق زبان فارسی با طبیعت و فرهنگ این سرزمین است. شایان ذکر است که املا و نگارش دقیق این واژه، با رعایت نیم‌فاصله و صورت صحیح آن، یعنی استخوان‌رنگ، برای حفظ اصالت و جلوگیری از هرگونه ابهام ضروری می‌باشد. این توجه به جزئیات، در انتقال درست مفاهیم و پاسداری از میراث زبانی اهمیت فراوانی دارد.

لغت نامه دهخدا

استخوان رنگ. [ اُ ت ُ خوا / خا رَ ] ( اِ مرکب )استخوان رند. ( مؤید الفضلاء ) ( برهان ) ( سروری ) ( لسان الشعراء ). استخوان ربا. ( جهانگیری ). همای. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) استخوان خوار

جمله سازی با استخوان رنگ

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به جک غول‌کش، سی‌اس‌آی، کسل، اسمورف‌ها، پرونده سرد، مسابقه تا کوه جادوگران، کسپر، استخوان‌ها، نمایش آماندا، رنگ‌های زنده، تیم نایت رایدر، ضد جاسوسی، جرج جنگل ۲، آتش‌افروزان جهنم و مینیون‌ها اشاره کرد.