عبارت «آزادی عقیده» به معنای حق هر فرد برای داشتن، ابراز و تغییر باورها و دیدگاههای شخصی خود بدون اجبار یا ترس از تنبیه است. این مفهوم ریشه در حقوق بشر و اصول اخلاقی دارد و به فرد اجازه میدهد باورهای مذهبی، فلسفی، سیاسی یا فرهنگی خود را انتخاب کرده و در صورت تمایل با دیگران به اشتراک بگذارد. آزادی عقیده شامل توانایی فکر کردن مستقل، نقد و بررسی ایدهها و اتخاذ تصمیم شخصی درباره باورها است، بدون اینکه دیگران بر اساس این عقاید فرد را مجبور، تحقیر یا آزار دهند. این حق یکی از پایههای دموکراسی و جوامع آزاد است و با آزادی بیان و آزادی انتخاب مذهب ارتباط نزدیکی دارد، اما لزوماً به معنای الزام دیگران به پذیرش عقاید فرد نیست. در قوانین بینالمللی مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، آزادی عقیده به رسمیت شناخته شده و جزو حقوق بنیادی انسانها محسوب میشود. از نظر اجتماعی، رعایت آن باعث احترام متقابل، تنوع فرهنگی و کاهش تضادها در جامعه میشود. در محیطهای آموزشی، فرهنگی و سیاسی، این اصل پایهای برای ایجاد گفتوگوی سالم و تبادل اندیشههاست. همچنین آزادی عقیده به افراد امکان میدهد بدون ترس از سرکوب، ارزشها و باورهای شخصی خود را شکل دهند و توسعه دهند.
ازادی عقیده
دانشنامه اسلامی
...
[ویکی فقه] آزادی عقیده (کلام جدید). از نظر اسلام آزادی عقیده حق طبیعی هر فرد انسانی است. اسلام در مسأله تفکر نه تنها آزادى در تفکر را روا دانسته است، بلکه یکى از عبادت ها در اسلام، تفکر است.مراد از آزادی در مبحث آزادی عقیده، معنای حقوقی آن است، که در آن افراد اجتماع از آن جهت که عضو یک جامعه هستند و می خواهند با همدیگر زندگی کنند، باید اختیارات و آزادی هایی را نسبت به هم دیگر قائل باشند و بدان ها احترام بگذارند.مراد از عقیده نیز اعتقادات و باورهایی است که شخص نسبت به آنها دلبستگی دارد. باید دقت نمود که مبناى دلبستگی انسان در باورهایش گاهی تفکر و گاهی احساس و یا تقلید کورکورانه است.منظور از آزادی عقیده در اسلام این است که افراد در گزینش و انتخاب عقیده، آزاد هستند تا بر اساس تفکر و تحقیق دین و آیین خود را انتخاب کنند. اسلام عقیده ای را برکسی تحمیل نمی کند، بلکه مردم را به تفکر و عقلانیت دعوت می کند و حتی تقلید کورکورانه و بدون تفکر و تعقل را در اصول اعتقادی دین نمی پذیرد.بنابراین اسلام آزادی عقیده ای را که بر مبنای تفکر باشد می پذیرد، اما آزادی عقیده ای که مبنایش فکر و اندیشه نیست، هرگز مورد قبول اسلام نیست. چرا که چنین آزادی به معنای آزادی بردگی و اسارت و آزادی زنجیر در دست و پا قرار دادن است.
یکی از مهم ترین مباحث درباره آزادى عقیده، تعریف و بیان مفهوم آن است، زیرا این اصطلاح دربردارنده گستره معنایی خاصی است که اگر به درستی تفسیر و تعریف نشود، از گرفتار شدن در مغالطه و سوءبرداشت مصون نخواهیم ماند.
← آزادی در لغت
از نظر اسلام آزادی عقیده حق طبیعی هر فرد انسانی است و هرکسی می تواند با آزادی کامل هرعقیده و مرامی را که بخواهد انتخاب کند. اسلام از ابتدا افراد را در گزینش و انتخاب عقیده آزاده گذاشته است تا با مطالعه و تحقیق دین و آیین خود را انتخاب کنند. اسلام بر اساس آیه «لااکراه فی الدین»
بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.
۱. ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران: چاپخانه مجلس، ۱۳۲۵، ج۲، ص۸۶.۲. ↑ لک زائی، شریف، آزادی سیاسی در اندیشه شهید مطهری و بهشتی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲، ص۲۱.۳. ↑ دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر حقوق اسلامی، قم، سمت، ۱۳۶۸، ص۲۵۰-۲۵۲.۴. ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳۴، ص۳۸۰.۵. ↑ ابرهیم انیس و دیگران، المعجم الوسیط، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۲، ج۲، ص۶۱۴.
...
جمله سازی با ازادی عقیده
رالز از دل وضع نخستین، دو اصل عدالت را بیرون میکشد. اولین اصل، اصل آزادی است که آزادیهای اساسی برابر را برای تمام شهروندان تثبیت میکند. آزادی «اساسی» عبارتست از آزادی عقیده، آزادی اجتماع، آزادی بیان و همچنین حقوق دموکراتیک. رالز حق مالکیت شخصی را هم به این موارد اضافه میکند.
نمایندگان به خاطر نظراتی که در سمت خود بیان میکنند از مصونیت برخوردارند و آنها را نمیتوان به خاطر عبارات بیان شده و آرایی که در اجرای وظایف خود دادهاند مورد قضاوت یا محکومیت قرار داد و این حمایت مادام العمر است. قانونگذار میخواهد با این اقدام از آزادی عقیده در مناظرهها و شکلگیری آزادانه اراده اتاقها، بدون هیچ محدودیتی جز انضباط داخلی محافظت کنیم.