ادبیات ترکی شرقی از حیث صورت و معنا، متأثر از ادبیات اسلامیِ عربی و بهویژه فارسی بود. شاعران و ادیبان ترکزبان عموماً در چارچوب این دو فرهنگ ادبی پرورش مییافتند و بسیاری از آنان پیش از سرودن یا نگارش آثار به زبان مادری خود، یا همزمان با آن، آثاری به زبانهای فارسی و عربی نیز خلق میکردند. جالب آنکه شمار قابلتوجهی از نویسندگان ترک، صرفاً به عربی یا فارسی مینوشتند و هرگز فرصت آن را نیافتند که به زبان ترکی اثری از خود به جای گذارند.
از نظر تاریخی و گونهشناسی، ادبیات ترکی شرقی را میتوان به چند دوره یا مکتب اصلی تقسیم نمود: دورهٔ نخست مربوط به عصر قراختاییان است که نخستین نمونههای مکتوب ترکی شرقی در آن پدید آمد. دورهٔ دوم، ادبیات ترکی شرقی خوارزمی نام دارد که در منطقهٔ خوارزم و فرارود رواج داشت. دورهٔ سوم، ادبیات ترکی شرقی قپچاقی یا همان زبان ادبی آلتایی اردوی زرین (آلتین اردو) است که در قلمرو حکومت اردوی زرین شکوفا شد.
در ادامه، ادبیات جغتایی بهعنوان یکی از مهمترین دورههای ادبی ترکی شرقی ظهور کرد که با شکلگیری مکتب هرات و دیگر کانونهای فرهنگی، غنایی ویژه یافت. این جریان ادبی، تداوم و تأثیر خود را تا دورههای بعد حفظ کرد و در نهایت به شکلگیری ادبیات ازبکی انجامید. بدین ترتیب، ادبیات ترکی شرقی نهتنها میراثدار سنتهای ترکی، بلکه آمیزهای از تأثیرات عمیق فارسی و عربی در چارچوب تمدن اسلامی است.