عطرد

لغت نامه دهخدا

عطرد. [ ع َ طَرْ رَ ] ( ع ص ) درشت و دشوار. ( از منتهی الارب ). شدید و شاق. ( اقرب الموارد ). || سیر شتاب. ( منتهی الارب ). سیر سریع. ( اقرب الموارد ). || راه روشن. ( منتهی الارب ). طریق آشکار و فراخ که در آن از هر جا بخواهند بروند. ( از اقرب الموارد ). || مرد گزیده. ( منتهی الارب ). شخص نجیب. ( ازاقرب الموارد ). || رسن دراز و ایام دراز. ( منتهی الارب ). کوهها و روزهای دراز و طولانی. ( از اقرب الموارد ). || نیزه تیز. ( منتهی الارب ). سنان و سرنیزه مذلق و تیز. ( اقرب الموارد ). || سال تمام. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عَطَوَّد. رجوع به عطود شود.

جمله سازی با عطرد

در بخش دوره اسلامی اشیای سفالی، فلزی، چینی، سبز بیدی (سلادون) و چوبی شامل ظروف سفالی چینی سبز بیدی و آبی و سفید خنجرهایی از جنس نقره، جعبه‌های آرایشگری، عطردان به معرض نمایش گذاشته‌اند که مربوط به دوره‌های مختلف اسلامی از سده‌های اولیه تا قاجاریه‌است.
در «تورات» می خوانیم:«و خداوند می گوید از این جهت که دختران صهیون متکبّرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه می روند و به ناز می خرام اند و به پاهای خویش، خلخال ها را به صدا می آورند * بنابراین، خداوند فَرقِ سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود * و در آن روز، خداوند زینت خلخال ها و پیشانی بندها و هلال ها را دور خواهد کرد*و گوشوارها و دستبندها و روبندها* و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان ها و تعویذها را* و انگشترها و حلقه های بینی را * و رداها و شال ها و کیسه ها را * و آینه ها و کتان های نازک و عمامه ها و بُرقع ها را * و واقع می شود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موهای بافته، کَلی و به عوض سینه بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود * مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازه های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست».