تملیس

لغت نامه دهخدا

تملیس. [ ت َ ] ( ع مص ) نرم و تابان گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نرم و تابان گردیدن. ( آنندراج ). تزلیخ. ( اقرب الموارد ). || هموار کردن زمین را و در عبارت اللسان: الملقه بعد اثارتها؛ ماله کشیدن زمین است پس از شخم زدن آن. ( از اقرب الموارد ). رجوع به تملیق شود.

فرهنگ فارسی

نرم و تابان گردانیدن نرم و تابان گردیدن.

جمله سازی با تملیس

💡 حفاری‌های فعلی پتروس تملیس، که در سال ۱۹۸۶ مجوز حفاری را از شورای باستان‌شناسی آتن دریافت کرد، نشان می‌دهد که کاوش سیستماتیک سایت برای اولین بار توسط Themistoklis Sofoulis از انجمن باستان‌شناسی آتن در سال ۱۸۹۵ انجام شد. از آن زمان، تعدادی از باستان شناسان برجسته، مانند جورج اویکونوموس (در ۱۹۰۹ و ۱۹۲۵)، آناستاسیوس اورلاندوس (در سال ۱۹۵۷)، و حداقل حفاری فعلی پتروس تملیس (در سال ۱۹۸۶) مشارکت داشته‌اند. موزه ای از یافته‌های گسترده آنها در داخل دیوارهای شهر قدیمی ساخته شده‌است.[نیازمند منبع]

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز