بلسن

لغت نامه دهخدا

بلسن. [ ب ُ س ُ ] ( ع اِ ) غله ای را گویند که به عربی عدس خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). عدس. ( اختیارات بدیعی ) ( مخزن الادویة ). نرسک. ( منتهی الارب ). عدس مأکول و خوراکی. ( از اقرب الموارد ). || دانه ایست مانندنرسک و عدس. و یک دانه آن بلسنة است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بُلُس. و رجوع به بلس شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) دانه ایست شبیه بعدس.

جمله سازی با بلسن

هانا و گابی ۱۴ ماه در برگن بلسن زنده ماندند. پدر و مادربزرگ و مادربزرگ مادری او قبل از آزادی بر اثر بیماری درگذشتند. او به همراه سایر بازماندگان قطار گمشده نجات یافت. هانا و گابی تنها اعضای خانواده خود بودند که از جنگ جان سالم به در بردند و در سال ۱۹۴۷ به اورشلیم مهاجرت کردند.
زانکت توما ام بلسن‌اشتاین (به آلمانی: Sankt Thomas am Blasenstein) یک منطقهٔ مسکونی در اتریش است که در ناحیه پرگ واقع شده‌است. زانکت توما ام بلسن‌اشتاین ۲۸٫۹۸ کیلومتر مربع مساحت دارد ۷۲۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طولانی یعنی چه؟
طولانی یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز