باکوبه

لغت نامه دهخدا

باکوبه. [ ب َ ] ( اِخ ) باکو. باکویه شهری به قفقاز. رجوع به باکو شود.

جمله سازی با باکوبه

سپس به حوزه علمیه نجف بازگشت و دروس حوزه را با فراگیری کفایه و مکاسب، در مقطع سطح ادامه داد. وی کتاب کفایة الأصول را نزد سید محمدباقر صدر (پسرعمویش) و کتاب مکاسب را نزد سید محمدتقی حکیم و بقیه آن را نزد صدرا باکوبه‌ای آموخت.[پیوند مرده]
سپس به حوزه علمیه نجف بازگشت و دروس حوزه را با فراگیری کفایه و مکاسب، در مقطع سطح ادامه داد. وی کتاب کفایة الأصول را نزد سید محمدباقر صدر (پسرعمویش) و کتاب مکاسب را نزد سید محمدتقی حکیم و بقیه آن را نزد صدرا باکوبه‌ای آموخت.[پیوند مرده]
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خفت یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
دول یعنی چه؟
دول یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز