انبان سلیمان

لغت نامه دهخدا

انبان سلیمان. [ اَم ْ ن ِ س ُ ل َ ] ( اِخ ) انبانچه سلیمان. زنبیل سلیمان. حضرت سلیمان علیه السلام انبانی داشت که هر وقت هرچه میخواست ازو برمی آمد. ( آنندراج ):
اسیر لقمه مردم مباش تا باشی
توکل تو چو انبانچه سلیمان است.ملا وفا هروی ( ازآنندراج ).لبالب سفره هر مرد دهقان
ز نعمت همچو انبان سلیمان.سلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

وانبانچه سلیمان و زنبیل سلیمان حضرت سلیمان علیه السلام انبانی داشت که هر وقت هر چه می خواست ازو بر می آمد.

جمله سازی با انبان سلیمان

سر از سودای نعمت های الوان کله را کرده انبان سلیمان
لبالب سفره ی هر مرد دهقان ز نعمت همچو انبان سلیمان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فمبوی
فمبوی
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
نغمه
نغمه
فال امروز
فال امروز