اظله

لغت نامه دهخدا

( اظلة ) اظلة. [ اَ ظِل ْ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ ظِل. ( متن اللغة ). || در تداول حکمت مرادف عالم مجردات است. رجوع به کتاب المقالات و الفرق چ مشکور ص 182 و 43 شود. رجوع به ظل و اظلال شود. || ( ص، اِ ) ج ِ ظلیل. جایگاه های سایه دار. ( از متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

جمع ظل یا در تداول حکمت مرادف عالم مجردات است. یا جمع ظلیل جایگاه بمعنی های سایه دار.

جمله سازی با اظله

💡 آنچه پيامبر اكرم (ص )، به اقتضاى خلقتش از آن نور مبارك، (در شئون آفرينش، درعالم اظله، در عالم الست، در عالم ارواح، در عالم جنين، در اين جهان، در قبر، در برزخ،در حشر، و در جنت ) دارد، صديقه زهرا سلام الله عليها و اميرالمؤ منين (ع ) و اولاد معصومش، ادرا مى باشند، در تمام عوالمى كه آنها سير كرده اند همه يك نسق، و به يك وضع، وبه يك رديف بوده است.

💡 حضرت صادق صلوات الله عليه فرموده است: لايرجع عبد ركوعا علىالحقيقة الا زينه الله بنور بهائه، و اظله فىظلال كبريائه، و كساه اصفيائه هيچ بنده اى نيست كه حقيقت ركوع را بجابياورد، مگر آنكه خداى تعالى زيور مى دهد او را به نور تابنده خود و سايه مى اندازدبر سر او، به سايه كبرياء خود و مى پوشاند او را لباس برگزيدگان خود.

💡 اول ـ امتياز نور ظل و شبح آن جناب است در عالم اظله بين انوار ائمه عليهم السلام، چنانكهدر جـمـله اخـبار معراجيه و غيره است كه نور آن جناب در ميان انوار ائمه عليهم السلام مانندستاره درخشان بود در ميان سائر كواكب.(23)