اصحاء

لغت نامه دهخدا

اصحاء. [ اَ ص ِح ْحا ] ( ع ص، اِ ) ج ِ صحیح. ( منتهی الارب ) ( قطر المحیط ). مقابل مَرْضی ̍. تندرستان. ( غیاث ). مردمان صحیح و سالم و تندرست. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به صحیح شود.
اصحاء. [ اِ ] ( ع مص ) اصحاء سَکْران؛ هشیار شدن مست از مستی. ( منتهی الارب ). بهوش آمدن مست و مشتاق. ( قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). || اصحاء آسمان؛ گشاده و بی ابر شدن و پریشان و متفرق گردیدن از وی ابر. ( منتهی الارب ). صاف شدن آسمان. باز شدن هوا. اصحاء روز وآسمان؛ رفتن ابر از آنها. ( قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). || اصحاء فلان؛ در روز گشاده رفتن وی به جایی. ( منتهی الارب ). اصحاء قوم؛ بی ابر شدن آسمان برای آنان. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ).

جمله سازی با اصحاء

💡 جـالب ايـنـكـه در حـديـثـى از امـام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم: خداوند روز قيامت بهبـعـضـى از بـهـشتيان مى گويد: و عزتى و جلالى، و علوى و ارتفاع مكانى، لانحلن لهاليوم خمسة اشياء... الا انهم شباب لا يهرمون، و اصحاء لا يسقمون، و اغنياء لا يفتقرون،و فرحون لا يحزنون، و احياء لا يموتون، ثم تلى هذه الاية: لا يذوقون فيها الموت الاالموتة الاولى:

شهرت یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز