اسطیر

لغت نامه دهخدا

اسطیر. [ اِ ] ( ع اِ ) سخن پریشان و بیهوده. اسطور. اسطورة. || افسانه. ج، اساطیر.

جمله سازی با اسطیر

۶- کلمه رامشه نام دیگر گشتاسب پادشاه اسطیری ایران است که در شاهنامه فردوسی، پدر اسفندیار است و بعید نیست که با توجه به روستای اسفنداران که احتمالاً از انام اسفندیار منشعب شده‌است نام رامشه هم نام پادشاه اساطیری باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
الکن یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز