غورث

لغت نامه دهخدا

غورث. [ غ َ رَ ] ( اِخ ) ابن حارث. نام بت پرستی که شمشیر رسول خدا ( ص ) را که بر درخت آویخته بود از نیام کشید و به وی گفت: آیا از من میترسی ؟ گفت: نه. گفت: که ترا از من بازمیدارد؟ گفت: خدا.یاران رسول او را ترساندند و او شمشیر را در نیام گذاشت و بر درخت آویخت. رجوع به امتاع الاسماع ص 193، منتهی الارب و تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 343 شود.

جمله سازی با غورث

غورث به طرف ياران خود رفت. پرسيدند: ما تو را ديديم كه با شمشير بالاى سر اوايستاده بودى، پس چرا او را نكشتى ؟ گف ت: خدا نگذاشت، من شمشير را بلند كردم كهبر او فرود آورم، نفهميدم چه كسى پس گردنى به من زد، بطورى كه با صورت بهزمين افتادم و شمشير نيز از دستم افتاد و قبل از آنكه من شمشير را بردارم، محمد (صلىاللّه عليه و آله ) آن را برداشت، و چيزى نگذشت كه باران قطع شد و آب باران دربيابان به جريان افتاد، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) متوجه اصحاب خود شد وجريان را براى آنان شرح داد و اين آيه را برايشان خواند: (ان كان بكم اذى منمطر...).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویش یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز