عضات

لغت نامه دهخدا

عضات. [ ع َ ] ( ع اِ ) هر درخت خاردار را گویند مطلقاً. ( برهان ). عضاة. رجوع به عضاة شود.
عضاة.[ ] ( ع اِ ) کرتن کله، که آن نوعی حیوان شبیه سوسماراست. این نام در کتاب شرایع محقق در شمار محرمات ذکر شده، و محشی معنی آن را «کرتن کله » ذکر کرده است و صحیح می باشد. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ): وکذا یحرم الیربوع و القنفذ و الوبر و الخز و الفنک و السمور و السنجاب و العضاة و اللحکة. ( شرایع محقق حلی، کتاب الاطعمة و الاشربة ). رجوع به کرتن کله شود.

جمله سازی با عضات

زحمت رنجوری تو، گرچه روزی چند داد گوش ملت را گرانی، چشم دولت را عضات
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خوار یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز