ظواهر الفاظ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معانی به دست آمده از ظهور الفاظ، ظاهر الفاظ نامیده می شود که وضع لفظ، قرینه خاص یا قرینه عام، تبادر و اجرای اصول لفظی مرادی از راه های تشخیص ظاهر لفظ می باشد.
هر گاه لفظی سبب ظن در نوع عقلا به معنایی شود، آن معنا را " معنای ظاهر" آن لفظ می گویند؛ بنابراین، ظواهر الفاظ یعنی معناهایی که الفاظ در آنها ظهور دارد.
راه های تشخیص ظاهر لفظ
اصول زیر راه هایی است که برای تشخیص ظاهر لفظ بیان شده است:۱- وضع لفظ۲- قرینه خاص یا قرینه عام۳- تبادر۴-اجرای اصول لفظی مرادی.
← وضع لفظ
در منشأ حجیت ظواهر الفاظ اختلاف است، ولی دیدگاه مشهور این است که حجیت ظواهر الفاظ از باب بنای عقلا است.

جمله سازی با ظواهر الفاظ

بـه هـر حـال ضـرورتـى نـدارد كـه مـاجـراى ايـن داورى را در ظـرفتمثل بدانيم، و يا به گفته بعضى ديگر آن را يك صحنه سازى براى تنبه و بيدارىداود بـشـمريم، بهتر اين است ظاهر آيات را حفظ كنيم، و به ترتيبى كه گفته شد آنراتـفسير نمائيم كه هم ظواهر الفاظ آيه حفظ شده و هم مشكلى از نظر مقام عصمت انبياء پيشنمى آيد.
و نيز اين آيه قلم بطلان بر افكار كسانى كه قرآن را در طرز تلاوت و پيچ و خم قواعدتـجـويـد خـلاصـه كـرده، و تـنـهـا هـمـتـشـان اداى الفـاظ آن از مخارج و رعايت آداب وقف ووصـل اسـت مـى كـشـد، و مـى گـويـد هـمـه ايـنـهـا بـراى تـذكـر اسـت تـذكـرى كـهعـامـل حـركت و سازندگى در عمل بشود، رعايت ظواهر الفاظ در جاى خود صحيح ولى هدفنهائى معانى است نه الفاظ.
اما گروهى ديگر با توجه به اينكه در مياندلائل فقهى، دلائل ظنى فراوان داريم (مانند حجت بودن ظواهر الفاظ و شهادت دو شاهدعادل و يا خبر واحد ثقه و امثال آن ) مى گويند آيه فوقدليل بر اين است كه قاعده اصلى در مساله ظن، عدم حجيت است، مگر اينكه بادليل قطعى حجت بودن آن ثابت گردد مانند چندمثال بالا.
شايان ذكر است كه، منظور از ذاتى بودن حجيت قرآن، حجيت نسبت به سنت است، نه آنكه ذاتى اولى باشد حال اگر حجيت ظواهر قرآن كريم نيز وابسته به روايات باشد وقرآن كريم حتى در سطح تفسير و دلالت بر معانى ظواهر الفاظ خود متوقف بر رواياتباشد، مستلزم دور ( توقف شى ء بر خود ) خواهد بود كه استحاله آن بديهى است. البتهفرض دورى نبودن اشاره نشد.