شیوه کار

لغت نامه دهخدا

شیوه کار. [ شی وَ / وِ ] ( ص مرکب ) شیوه گر. شیوه باز. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شیوه باز شود.

فرهنگ فارسی

شیوه گر شیوه باز

جمله سازی با شیوه کار

شیوه کار نیز متفاوت است و ثبت نام کنندگان ملزم نیستند که انقضا قریب‌الوقوع را به مشتریان اطلاع دهند.
دستفروشان دوره‌گرد امروزی ممکن است از وسایل نقلیه موتوری برای حمل و نقل خود و کالاهایشان استفاده کنند. شیوه کار آن‌ها فروش در درب منزل یا شرکت در نمایشگاه‌های فروش است.
عکسبرداری به این شیوه کار مشکلی است؛ زیرا باید سرعت شاتر مناسبی انتخاب شود و سرعت شاتر مناسب، بستگی به سرعت سوژه دارد. از طرف دیگر، باید چرخش یا حرکت دوربین هم کاملاً مناسب باشد و در غیر این صورت سوژه هم محو می‌شود؛ یک ابزار مناسب برای این تکنیک، تک‌پایه است.
حسن ناهید از ۱۸ سالگی تحت آموزش حسین تهرانی، نوازنده تنبک و موسیقیدان ایرانی قرار گرفت. او از شاگردان حسن کسائی، نوازنده سرشناس نی، بود. وی دربارهٔ شیوه کار خود می‌گوید: «من هیچ وقت از زنده‌یاد کسایی تقلید نکردم و دنبال کار خودم رفته‌ام».
بر اساس قوانین، کنگره حزب کارگران کره بالاترین ارگان حزب است و می‌تواند در کنار کنفرانس حزب کارگران کره قوانین را اصلاح کند. همچنین قواعد شخصیت، وظیفه و شیوه کار حزب را مشخص می‌کند. بر اساس این آیین‌نامه، حزب در تلاش است تا کمونیسم را در کل شبه‌جزیره کره تحمیل کند.