شواله

لغت نامه دهخدا

( شوالة ) شوالة. [ ش َوْ وا ل َ] ( ع اِ ) عَلَم است کژدم را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || مرغی است. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) امراءة شوالة؛ زن سخن چین. ( منتهی الارب ). الشوالة؛ زن نَمام. زن سخن چین. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

علم است کژ دم را یا مرغی است

جمله سازی با شواله

به عنوان بت‌گرل:بتمن: افسانه‌های شواله سیاه شمارهٔ ۱۲۰ (اوت ۱۹۹۹)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انبیا فال انبیا فال تماس فال تماس