شعه

لغت نامه دهخدا

( شعة ) شعة. [ ش َ ع َ ] ( ع مص ) درآمیختن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

در آمیختن چیزی را

جمله سازی با شعه

که این شعه کت از من یادگاریست ترا از دو زخم گوئی شراریست
خار غم از دل عشاق کم آید بیرون چون ازین شعه ستان خار غم آید بیرون؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال میلادی فال میلادی فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت