شاهک

لغت نامه دهخدا

شاهک. [ هََ ] ( اِ مصغر ) مصغرشاه. شاه کوچک. شاه خرد. || نام قسمی برنج. ( یادداشت مؤلف ). || قسمی هندوانه که رنگ پوست سفید دارد. ( یادداشت مؤلف ). || ترتیزک. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شاهی ( سبزی ) شود.
شاهک. [ هََ ] ( اِخ ) نام مهردارخان شیبانی بوده است. ( مجالس النفائس ص 172 ).
شاهک. [ هََ ] ( اِخ )ابن محمد الکرابیسی از خاندان بزازان یا برازیان بیهق بوده است. مؤلف تاریخ بیهق نویسد: ایشان ( بزازان ) از اوساط مشایخ و تجار بوده اند و خاندانی قدیم و ثروتی و استظهاری داشته اند و اصل ایشان از خواجه عبداﷲ... محمدالکرابیسی و او را سه پسر بود علی و محمد وشاهک و العقب من شاهک... الخ. ( تاریخ بیهق ص 128 ).

فرهنگ اسم ها

اسم: شاهک (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: shahak) (فارسی: شاهَک) (انگلیسی: shahak)
معنی: شاه کوچک، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان و مشاوران دربار هرمز پادشاه ساسانی

جمله سازی با شاهک

براونشوایگ یک مرکز بازرگانی قدرتمند و تأثیرگذار در آلمان قرون وسطی بود که از قرن سیزدهم تا هفدهم در اتحادیهٔ هانزا عضویت داشت. این شهر پایتخت سه ایالت بود: شاهک‌نشین براونشوایگ-ولفن‌بوتل (۱۲۶۹–۱۴۳۲، ۱۷۵۴–۱۸۰۷، و ۱۸۱۳–۱۸۱۴)، دوک‌نشین براونشوایگ (۱۸۱۴–۱۹۱۸) و ایالت آزاد براونشوایگ (۱۹۱۸–۱۹۴۶).
سفر اول وی به موصل کوتاه بود و احتمالاً سفرهای دیگری به موصل کرد. اما سفر مهم بعدی وی، به ری بود. در این سفر طولانی، او به فراگیری موسیقی ایرانی و عربی مشغول شد و در آنجا با دو زن ایرانی به نام‌های دوشار و شاهَک ازدواج کرد. گفته شده که دوشار نوازندهٔ دف بود و بیشتر مورد محبت ابراهیم قرار داشت. ابراهیم از شاهک صاحب پسری به نام اسحاق شد که خود از موسیقی‌دانان برجستهٔ آن دوران شد.
شاهان پارس اشاره به پادشاهانی نیمه مستقل دارد که پس از پنج فرترکه از حدود ۲۳۰ پیش از میلاد تا ۲۱۰ پس از میلاد، بر منطقه شاهک‌نشین پارس، در جنوب ایران، حکومت کردند. این پادشاهان، فرمانروای اشکانی را به عنوان شاهنشاه خود به رسمیت می‌شناختند؛ با این حال در نهایت یکی از آن‌ها (اردشیر بابکان) شورشی را علیه آخرین شاهنشاه اشکانی اردوان پنجم رهبری کرد و شاهنشاهی ساسانی را بنیان نهاد.
آشوریان پس از تصرّف دهکدهٔ ایزیرتو که بمنزلهٔ دژ اوآلکی بود سپس به اراضی هارونا که اوللوسونو بر آن فرمانروا بود وارد شدند. اوللوسونو به آشوریان اظهار انقیاد کرد و قرار شد سرزمین او هر ساله تعدادی اسب عرابه‌کش به رسم خراج بپردازد. آرتاسارو پادشاه شوردورا نیز یک بار هدایایی تقدیم آشوریان کرد. در ادامه تجاوزات آنگاه آشوریان به پارسوآ رفتند و از برخی شاهکان خراج گرفته و بخشی از امارت‌ها را غارت کردند.
داگارا بخشی بود در ناحیه زاموآ و شخصی بنام نور-آداد پیشوای آن بود. در این ناحیه دو شاهک دیگر وجود داشت اما ویژگی نور-آداد در این بود که در سال ۸۸۱ (پیش از میلاد) علیه آشوریان برخاست و پیکار کرد اما مانند اغلب شاهکان تاریخ آندوران او نیز شکست خورد و اسیر شد محتملا مجازات سنگینی را هم متحمل گشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چسی یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز