شاغره

لغت نامه دهخدا

( شاغرة ) شاغرة. [ غ ِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث شاغر: ارض شاغرة؛ زمین خالی از مانع و نگاهبان. ( منتهی الارب ). بلدة شاغرة برجلها؛ ای لم تمنع من غارة احد لخلوها. ( اقرب الموارد ). || ارض شاغرة؛ زمین فراخ. ( منتهی الارب ).
شاغرة. [ غ ِ رَ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). قال ابن درید: شاغرة موضع. ( معجم البلدان ).

جمله سازی با شاغره

و اين جمله يكى از دلايل فراوانى است كه بزرگان علما و فقهاى شيعه براى اثباتولايت فقيه ذكر نموده اند. ((والارض لهم شاغره )) مى گويند: شغرت الارض؛ يعنى اينسرزمين حامى و نگهبان ندارد. خطيب مصقع: با كسر ميم و فتح عين و با سين و صاد؛گوينده بليغ و داراى صداى بلند كه امروز راديوها و رسانه هاى گروهى كه مورداستفاده دشمنان است از مصاديق بارز آن است.