ابعره

در زبان و ادبیات فارسی، واژۀ اَعارِه به عنوان شکل جمعِ اسم بَعیر به کار می‌رود. این کلمه از ریشۀ عربی وارد زبان فارسی شده و در متون کهن و ادبی کاربرد داشته است. واژۀ بَعیر در لغت به معنای شتر است و جمع آن اَعارِه به گروهی از شتران اشاره دارد. این جمع، از نوع جمع‌های مکسر در دستور زبان عربی است و در متون فارسی اغلب برای حفظ سبک و سیاق ادبی و نیز دقت در انتقال معنا به کار می‌رفته است. بنابراین، هر گاه در متنی به‌ویژه متون تاریخی، ادبی یا فقهی با کلمۀ اعرِه مواجه شویم، مراد اشاره به چندین شتر است. امروزه اگرچه این واژه در گفتار عامیانه کمتر استفاده می‌شود، ولی برای درک و تحلیل متون کلاسیک فارسی، آشنایی با آن ضروری می‌باشد.

لغت نامه دهخدا

ابعره. [ اَ ع ِ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ بعیر. شتران.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مأوا
مأوا
جوجو
جوجو
ارور
ارور
گوز
گوز